?
spacer
.....................به شمالی باستان خوش امدید
Welcome to www.shamali.net - Enjoy your visist 1
  1
The Ancient Shamali 1
1
امیر حبیب الله
خادم دین رسول الله
فصل دوم

نخستین برخورد حبیب الله با قوای دولتی:

امان الله خان که بعد از اعطای پول و اسلحه به حبیب الله از این کار پشیمان شده بود در خفا به حکومت کلان شمالی دستور داد تا حبیب الله را با دار و دسته اش دستگیر و فوراً اعدام نموده تفنگ های دولت را به مرجع آن تسلیم نماید. دستور پادشاه توسط یکتن از اعضای کابینه به حبیب الله اطلاع داده شد. حبیب الله از عهد شکنی حکومت رفقا و موسفیدان منطقه را خبر کرد و همه برآشفته شدند او هدایت داد تا همه  رفقا در مورد عهد شکنی حکومت مذاکره نمایند و محل جلسه قلعهء ریگی قره باغ مشرف به قلعهء موسی تعین گردید.  

طبق هدایت مجلس جریان داشت که موضوع به حاکم کلان شمالی عبدالله پسر نائب سالار محمد غوث خان اطلاع داده شد. قوای دولتی قلعه را از چهار طرف محاصره کرد و جنگ شدیدی بین طرفین در گرفت. حبیب الله که نشانزن ماهری بود از عقب دیواری حاکم کلان را نشانه گرفت و نقش زمین ساخت، فیر های دیگر کشته های بیشتری را بر زمین افگند، حبیب الله دستور داد تا قلعه را آتش بزنند و در دود و هیاهوی آتش با رفقایش از قلعه خارج گردیده روانهء کوه دیگچه شد. قرار معلوم این نبرد مدت یک شبانه روز دوام کرد و عجیب این است که در این مدت هیچ نوع کمکی از کابل به قوای دولتی نرسید و این خود ضعف دولت مرکزی را نشان میدهد. 

در چند کیلومتری قلعه به جانب شرق که به کلکان منتهی میشد جنگل انبوهی از بید و چنار وجود داشت، حبیب الله که به این منطقه رسید، دستور اشپلاق را صادر کرد تا رفقا دور هم جمع شوند. چنین شد و حبیب الله پرسید همه حاضر هستند و الحمدلله به هیچ کسی زیانی نرسیده یکی از رفقا صدا کرد همه حاضر است ولی ملا شاه محمد دیده نمیشود. ملا شاه محمد مسکونه فرزه از جمله رفقای خاص حبیب الله و ملا امام گروه بود که بعد ها بنام ملای جنگ مشهور شد. جستجوی حبیب الله و رفقا برای پیدا کردن ملا نتیجه نداد، حبیب الله که فکر میکرد ملای مذکور کشته یا اسیر شده سخت غمگین گردید و براه خود ادامه داد آنها هنوز از جنگل نبرامده بودند که دیدند ملا شاه محمد قطیفهء خود را هموار کرده و نماز خفتن را میخواند. با دیدن ملا همه خرسند شدند و بعد از ختم نماز به دستور حبیب الله تعدادی عازم کوه دیگچه گردید و خودش با دو سه نفر به منزل صاحبزاده عبدالله جان (١) عازم شد که در قریهء ده میر واقع بود.
______________________
(١) صاحبزاده عبدالله جان مجددی یکتن از شخصیت های سیاسی منطقه و در زمان سلطنت امیر حبیب الله خان سراج المللةوالدین به وظایف مهم دولتی مشغول بود. وی در نهضت مشروط خواهی کشور نیز نقش فعال داشته چنانچه مرحوم غبار در ( صفحهء ٧١٩ ) افغانستان در مسیر تاریخ تحت عنوان نهضت دیموکراسی وی را به صفت یکتن از اعضای مهم مشروطه خواه اول در زمان حبیب الله خان معرفی نموده است.

بعد از این نبرد حبیب الله که خود را فاتح احساس میکرد و از احوال کشور و قیام های سراسری و فرامین خلاف شرع دولت و مصوبات لویه جرگه ء منعقدء پغمان (١٣٠٦) و سخنان اعضای لویه جرگه پس از بازگشت شان به مناطق شان در مخالفت با دولت آگاه بود و در صدد برانداختن حکومت برامد. حبیب الله که شخص مسلمان و با دیانت بود میدانست که یگانه راه کامیابی مذاکره با روحانیون میباشد، او میدانست که مسجد بزرگترین مرکز الهام مسلمانان است. او متیقن بود که مردم در جهت حفاظت دین مبین اسلام و صیانت عنعنات شان حتی از سر خود هم میگذرند. او آگاه بود که اسلام عزیز در اعماق زندگانی مادی و معنوی ملت افغان ریشه دوانیده و این مردم با شهامت و مسلمان مخالفت بارکنی از ارکان دین دشمن با خدا و رسول می پندارد و در راه دفاع از آن از سر و مال میگذرند.

با در نظر داشت این مسایل حبیب الله نخست ملا شمس الله سرایخواجه ای و ملا علی جان شکر دره ای را تحت ریاست ملا شاه محمد که به هر سه لقب ملای جنگ را اعطا کرده بود، موًظف ساخت تا به قراً و قصبات رفته در مورد عملکرد های غیر شرعی امان الله خان تبلیغ کنند مردم را به قیام علیه حکومت آماده سازند و خودش در صدد تطبیق مرحلهء دوم نقشه اش برآمد که ملاقات با روحانیون و متنفذین منطقه بود.





Copyright Shamali.net All Rights Reserved.
Register Forgot Pass?