صفحــــــــــــــــــــــــات

فكاهي هاي ارسالي خوانندگان اين سايت صفحه ٢١

 

 

روزی شخصی به یکی از دوستان خود گفت که هر وقت که تو از خانه خود بیرون میروی، مرد ها در پشت در خانه ات در صف قطار میشوند. چرا زنت را طلاق نمیکنی؟ وی در جواب میگوید: طلاقش کنم که من هم از فردا در قطار ایستاده شوم؟

فرستنده: سید قیوم هاشمی از آسترالیا



روزی یک مرد دهاتی به خانه یکی از دوستانش که در شهر زندگی میکرد رفت.  آنها به اتفاق هم به سینما رفتند تا فلمی ببینند، در یک صحنه ای از فلم گاو بسیار بزرگی با سرعت زیاد به سمت پرده سینما آمد.  مرد اطرافی خود را پشت چوکی ها سینما پنهان نمود، دوستش به وی گفت که نترس این فقط یک فلم است. مرد دهاتی به وی گفت که من میدانم که فلم است و تو هم میدانی که فیلم است، اما گاو خو نمیداند که فلم است.

فرستنده: سید قیوم هاشمی از آسترالیا


دو خانم با هم گرم صحبت بودند. یکی از آنان گفت:  الله خواهرک شوهر مه بیخی تیلیفون گشته. خانم دومی گفت اوه چطور؟ خانم گفت: هیچ، تمام روز از ساحه خارج است و شب هم که میاید آنتن نمیته.

فرستنده: احمد از افغانستان


میگن روزی ملا امامی مسجد ساخت، هر قدر انتظار کشید کسی برای خواندن نماز نیامد. در آخر سر دروازه مسجد نوشت، نماز پیشین دو رکعت بدون وضو....

فرستنده: نوریه افضلی ازدنمارک


Click here and read Mullah Nasrudin English jokes.
براي خواندن حكايات و طنز هاي شيرين ملا نصرالدين به اينجا كليك كنيد
Click Here and Submit Your Joke For Users Submitted Jokes pages.
اين سايت همينجا كليك كنيد Forum براي استفاده از

CopyRight © Afghanfun.com All rights Reserved